چطور میشود طلاق توافقی گرفت
در برخی موارد زن و مرد، بنا به دلایل مختلف، ممکن است تصمیم بگیرند بدون جنگ و دعوا و با توافق در مورد همه مسایل، از هم جدا شوند. بعد از این تصمیم بحث اینکه چطور طلاق توافقی بگیریم پیش میآید.در قانون جدید حمایت خانواده مقررات سابق مربوط به طلاق تا حدود زیادی نسخ شده است.
در یک پرونده طلاق توافقی خواهان (زوجه) به خواسته طلاق توافقی به طرفیت خوانده دادخواستی را تقدیم دادگاه میکند. پس از ارجاع به شعبه و انجام تشریفات قانونی دادگاه به تصدی قاضی رسیدگی کننده تشکیل میشود و با توجه به محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و رای صادر میکند.در نتیجه باید گفت اصولاً آن کسی که اسم و مشخصات وی در دادخواست طلاق توافقی باید نوشته شود، زوجه است.
چرا طلاق توافقی؟
موضوع گرفتن طلاق توافقی از نظر سپری شدن وقت و زمان کمتر و همچنین نسبت به سایر مسایل های عاطفی و اخلاقی موجود بین روابط زوجین و فرزندان آن ها، از بقیه عنوان های طلاق مانند طلاق یک طرفه توسط شوهر یا به صورت استثنایی طلاق توسط زن آسان تر و دارای اثرات سوء روانی کمتری است.
چه بسا اگر زن وشوهر در مورد مسائل ذکر شده با یکدیگر توافق داشته باشند، در عرض ۳ ماه طلاق بین آنها انجام می گیرد.
- در رای دادگاه خانواده و در خصوص انجام طلاق توافقی باید سه مطلب حتما قید شود:
۱- احراز رابطه زوجیت :
با توجه به اینکه رسیدگی به دعوای طلاق و وقوع طلاق فرع بر احراز رابطه زوجیت بین طرفین عقد ازدواج متقاضی طلاق است ولی در رای مرقوم اشارهای به رابطه زوجیت و مستند احراز آن نشده است. بنابراین نخست باید معلوم شود که آیا ازدواجی بوده است و بعد نوبت به طلاق میرسد.
۲- اقدامات دادگاه برای حصول سازش و نحوه انجام طلاق توافقی :
با توجه به اینکه در دعوای طلاق، وفق مفاد ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق، علاوه بر داوران، دادگاه نیز تکلیف دارد که برای حل و فصل اختلاف فیمابین زوجین اقدام لازم را معمول دارد و نتیجه این اقدامات به این صورت در رای قید میشود: « سعی دادگاه در خصوص سازش بین زوجین منتج به نتیجه نشده و…» و حال آنکه بیان چنین قیدی در رای ملاحظه نمیشود.
۳- مطرح نشدن نتیجه اقدامات :
در خصوص دادخواست زوج و زوجه به طرفیت یکدیگر به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش به منظور اجرای صیغه طلاق، زوجین در دادخواست تقدیمی و در جلسه دادگاه اظهار کردند که به لحاظ بعضی از مسایل ادامه زندگی مشترک بین آنان مقدور و میسر نیست و قصد جدایی دارند. البته قبلا هم از سوی شعبه دادگاه حکم طلاق صادر شده بود ولی در موعد قانونی اقدام نکردند و رای مزبور کان لم یکن شده است. زوجین همچنین اظهار کردند که دارای یک فرزند مشترک دختر دو و نیم ساله هستند که تکلیف حضانت و ملاقات آن هم قبلا از سوی مرجع قضایی روشن شده است و از لحاظ حقوق مالی هم با یکدیگر به توافق رسیدهاند و مشکلی ندارند. علاوه بر این، زوجه اعلام کرد که از همه حقوق خود صرف نظر کرده است و طلبی از شوهر ندارد، حامله هم نیست و گواهی عدم وجود جنین هم ارایه شده است.
جریان و نحوه انجام طلاق توافقی در دادگاه
دادگاه به علت اینکه احتمال سازش بین زوجین وجود داشت، به حکم آیه شریفه (وان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکما مناهله و حکما من اهلها…) و آییننامه اجرایی تبصره ۱ ماده واحده مصوب ۱۳۷۱ مبادرت به ارجاع امر به داوری کرد که داوران در نظریه خود اعلام داشتند که نظر به طلاق دارند و ادامه زندگی مشترک بین زوجین امکانپذیر نیست. البته با تصویب قانون حمایت خانواده در ابتدای سال ۱۳۹۱ به جز مواد مربوط به طلاق در قانون مدنی سایر قوانین نسخ صریح در این مورد شدهاند.
دادگاه با توجه به توافق طرفین به طلاق و نظریه داوران و جامع محتویات پرونده دعوای آنان را وارد و موجه تشخیص میدهد و با استناد به بند ۱ ماده ۸ قانون حمایت خانواده و ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب ۱۳۷۱ مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام و مواد ۱۱۴۳ و ۱۱۴۷ قانون مدنی مبادرت به صدور گواهی عدم امکان سازش میکند.