صلح عمری چیست؟

قانون گذار در ماده ۷۵۲ قانون مدنی وقتی عقد صلح را تعریف می کند بیان می دارد که عقد صلح ممکن است جایگزین سایر عقود گردد و در مقام معاملاتی از جمله هبه ، بیع ، اجاره و غیره به کار برود.
پس از این مفهوم متوجه می شویم که صلح در اینجا در راستای معنای واقعی خود به کار نرفته و در مفهومی که در ماده ۷۵۸ اعلام شده بیان گردیده شده است بدین شرح که، عقد صلح قراردادی است که طرفین عقد که مصالح و متصالح در راستای عقدی به نام صلح تصمیم بر آن می گیرند که راجع به واقع ساختن یک قرارداد حقوقی با یکدیگر توافق بنمایند
اگر بخواهیم به بیان ساده تر این موضوع را شرح بدهیم باید بگوییم که در رابطه با عقد صلح همانند سایر عقود ما با دو شخص که طرفین معامله ما هستند شخص مصالح و شخص متصالح روبه رو هستیم
شخص ایقاع کننده عقد ،که در مقام عقد صلح به عنوان پیشنهاد دهنده بوده به طرف مقابل پیشنهاد منعقد ساختن معامله ای را می دهد که طرف دوم عقد که متصالح می باشد ممکن است به پذیرش یا رد آن پاسخ بدهد که در صورت قبول واقع شدن پیشنهاد عقد واقع شده به صورت مجانی یا معوض واقع می گردد و به موجب آن مورد صلح به مالکیت شخص متصالح منتقل گردیده شده و تا موعد شرط شده شخص متصالح مالک عین مالی که به او صلح گردیده شده خواهد بود و بعد از فوت مصالح علاوه بر داشتن حق مالکیت نسبت به عین، نسبت به منافع نیز حق مالکیت پیدا می نماید

به موجب قانون متعاملین این حق را داشته اند که عقد خود را حسب توافق در مواعد زمانی که در ذیل به آن می پردازیم منعقد بنمایند :

  • عمری : عقدی است که به واسطه آن شخص مصالح حق بهره برداری از مالکیت مورد صلح را به شخص متصالح به مدت عمر خود یا یا عمر شخص متصالح منتقل می نماید
  • رقبی : بر خلاف عمری عقدی است که مالکیت شخص و حق بهره برداری اش از مال مورد صلح محدود به موعد زمانی مشخصی بوده است که در عقد به آن تصریح گردیده شده است

پس با مفهوم صلح عمری آشنا شدیم حالا می خواهیم ببینیم که برای انتقال مال مورد صلح چه تشریفاتی لازم است تا عقد از نظر قانونی به صورت صحیح واقع گردد؟
مطابق ماده ۷۵۴ قانون مدنی هر صلح نافذ است جز صلح بر امری که غیر مشروع می باشد.  پس مطابق این ماده شخص مصالح نمی تواند راجع به انتقال مال مورد صلح، که نامشروع بوده و خلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه بوده توافق بنمایند اگر مورد صلح غیر قابل انتقال بوده باشد صلح منعقده باطل می باشد و رعایت سایر مواردی که لازمه شرایط اساسی صحت عقد بوده و در ماده ۱۹۰ قانون مدنی به آن تصریح شده در رابطه با عقد صلح نیز الزامی بوده است.

اما مدارک مورد نیاز برای انتقال :

ارائه سند مالکیت به شکل تک برگی یا منگوله دار که بیانگر مالکیت شخص مصالح بر مال مورد صلح بوده است و در صورت عدم داشتن سند رسمی ارائه مبایعه نامه ای که مثبت مالکیت مصالح بوده الزامی بوده است

  • جواب استعلام شهرداری
  • جواب استعلام دارایی
  • جواب استعلام ثبت
  • ارائه مدارک شناسایی طرفین عقد اعم از مصالح و متصالح
  • اگر مال مورد صلح اوقافی بوده باشد ارائه اجاره نامه عرصه نیز نیاز است

و تنظیم قرارداد مذکور ممکن است در قالب صلح نامه دستی یا عادی و یا به صورت رسمی واقع گردیده شود
اما این قرارداد خاص تابع چه قوانینی بوده و چه عاملی موجب می گردد که طرفین تصمیم بر آن بگیرند که عقد خود را در قالب عقودی به نام صلح منعقد نمایند ؟
مطابق این عقد ، شخص مصالح حق مالکیت خود را نسبت به منافع مورد معامله تا زمان زنده بودنش از دست نداده و مالک منافع بوده است و بعد از فوتش شخص متصالح حق مالکیت علاوه بر عین نسبت به منفعت مورد معامله نیز به دست خواهد آورد
دومین مزیت شاید راجع به عدم سختیگری بوده که قانون گذار در رابطه با عقد صلح نسبت به عقود دیگر اعمال نموده است
و در آخر اینکه شخص مصالح در قبال هزینه های قانونی اعم از پرداخت مالیات و غیره که راجع به انتقال مالکیت بر عهده او بوده است متحمل هزینه کمتری نسبت به سایر عقود از جمله عقد بیع بوده است

وکیل ملکی خوب در مشهد

چنانچه مالکیت شخص مصالح بر مال مورد صلح اثبات نگردد و او حق تصرف نسبت به انتقال نداشته باشد اگر صلح نامه تنظیم بنماید عقد منعقد شده از نظر ماهیت چه حکمی دارد ؟

از آنجایی که ارائه سند مالکیت از مدارک الزامی انتقال مورد معامله بوده است لذا الزامی بوده که در ابتدا مالکیت شخص مصالح بر عین مورد معامله محرز گردیده شده باشد و منع قانونی راجع به نداشتن حق تصرف قانونی به شخص معامله کننده اعمال نشده باشد، در غیر این صورت عقد منعقد شده باطل می باشد