فسخ نکاح در مشهد

فسخ نکاح با برهم زدن ازدواج اتفاق می‌افتد. به عبارت دیگر در برخی موارد در صورتیکه هر یک از طرفین به واسطه ازدواج دچار ضرر و زیان فاحش شده باشد، می‌تواند تحت شرایطی با فسخ نکاح از قرارداد نکاح رها شود. البته لازم به ذکر است که این امر به سادگی امکان‌پذیر نیست و باید شرایطی محقق شده باشد. برای مثال عیوبی در یکی از طرفین وجود داشته باشد که به طرف مقابل امکان فسخ نکاح را بدهد. موارد فسخ به طور صریح در قانون توسط مقنن مشخص شده است. در ادامه با تفاوت فسخ نکاح با طلاق و عیوبی که موجب ایجاد حق فسخ می‌شود آشنا خواهیم شد.

طلاق دارای تشریفات خاص است، برای مثال به دو شاهد مرد نیاز دارد و باید صیغه طلاق اجرا شود اما فسخ با اراده صاحب حق فسخ انجام می‌شود و صرفا به اطلاع طرف مقابل می‌رسد. علاوه بر این، قبل از طلاق باید از دادگاه اجازه گرفته شود اما در فسخ دادگاه به بررسی این می‌پردازد که آیا حق فسخ وجود دارد یا خیر و بعد از احراز وجود حق، اجرای آن به عهده صاحب حق است؛ در نتیجه در فسخ نکاح دادگاه پیش از فسخ زوجین را به داوری ارجاع نمی‌دهد.

طلاق زوجه در زمان عادت ماهانه یا نفاس زن ممکن نیست اما فسخ در این دوران نیز امکان‌پذیر است. افزون بر این موارد، طلاق مختص نکاح دائم است اما فسخ هم در نکاح دائم و هم منقطع ممکن است. لازم به ذکر است که زوج و زوجه هردو می‌توانند دارای حق فسخ باشند اما طلاق فقط حق زوج و تحت اختیار مرد است.

همچنین لازم به یادآوری است که اگر مرد پیش از نزدیکی همسر خود را طلاق دهد باید نصف مهریه را بپردازد، اما در فسخ زن جز در صورتیکه فسح به دلیل عنن باشد، در سایر موارد حق مهریه ندارد.

در طلاق رجعی مرد در زمان عده امکان رجوع دارد اما در فسخ امکان رجوع وجود ندارد و تشکیل خانواده با نکاح جدید امکان‌پذیر است.

در نهایت لازم به ذکر است که اگر زوجین سه مرتبه طلاق بگیرند، مجدد امکان ازدواج ندارند مگر با ورود یک محلل، در حالیکه در فسخ محدودیت وجود ندارد و هر چندبار که نکاح فسخ شود، میان زن و مرد حرمت ایجاد نمی‌شود.

در ادامه با قواعد و نکات مهم فسخ نکات آشنا می‌شویم.
  • بعد از فسخ نکاح، زوجه باید همانند طلاق عده نگه دارد.
  • حق فسخ قابل اسقاط است و فرد می‌تواند از حق خود صرف نظر نکند.
  • حق فسخ نکاج به وراث منتقل نمی‌شود.
  • خیار فسخ فوری است و اگر فورا بعد از اطلاع از آن استفاده نشود این اختیار از بین می‌رود. مدت زمان مذکور بر طبق عرف تعیین می‌شود.
  • فسخ عقد نکاح به رضایت طرف مقابل نیاز ندارد و یک‌طرفه قابل اجرا است.
  • فرد صاحب حق فسخ باید بالغ، عاقل و رشید باشد.
  • اجرای فسخ به تشریفات نیاز ندارد اما باید در دفاتر ازدواج و طلاق ثبت شود.
  • مهریه در فسخ نکاح به نزدیکی زوجین وابسته است.
  • فسخ نکاح به علت جنون در حالتی امکان‌پذیر است که یکی از طرفین از جنون دیگری در هنگام ازدواج اطلاع نداشته باشد و اگر مطلع بوده باشد امکان فسخ نخواهد داشت.
  • زن در صورتیکه مرد پس از ازدواج دچار جنون شود حق فسخ خواهد داشت اما اگر زوجه بعد از نکاح دچار جنون شود مرد حق فسخ نکاح را نخواهد داشت.

این عیوب در ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی ذکر شده است. اگر در زمان عقد این عیوب وجود داشته و مرد بی‌خبر بوده، او می‌تواند نکاح را فسخ کند. لازم به ذکر است که اگر این عیوب با عمل جراحی یا هرنوع درمان قابل رفع باشد، حق فسخ برای مرد ایجاد نمی‌کند. این عیوب به شرح زیر است:

  • جذام
  • قرن : وجود استخوانی در فرج که مانع جماع باشد.
  • برص : یک نوع بیماری پوستی
  • افضاء : یکی شدن مجرای بول و حیض
  • نابینایی دو چشم
  • زمین‌گیری

عیوب مختص مرد در قانون مدنی در ماده ۱۱۲۲ ذکر شده است و اگر این عیوب مرد را از عمل زناشویی ناتوان کند، زن اجازه فسخ خواهد داشت. این عیوب به شرح زیر است:

  • عنن: ناتوانی مرد در نعوظ
  • خصاء :عارضه مربوط به اخته شدن مرد
  • مقطوع بودن آلت تناسلی مرد

عیب مشترکی که موجب حق فسخ برای هردو طرف می‌شود، جنون است. جنون ادواری یا مستمر که به معنی اختلال عقل است برای طرف مقابل حق فسخ ایجاد می‌کند.

تخلف از شروط صفت باعث ایجاد حق فسخ می‌شود. شرط صفت، صفت خاصی است که در طرف مقابل شرط شده اما پس از عقد مشخض شده که او آن وصف را ندارد. این صفت باید نفع مشروع و عقلانی داشته و موجب ترغیب فرد شده باشد و او با اتکا با  آن با طرف مقابل ازدواج کرده باشد.

تخلف از شرط صفت با تدلیس تفاوت دارد. در تدلیس هدف فریب است اما در تخلف از شرط صفت قصد فریب وجود ندارد و طرف مقابل واقعا خود را واجد آن صفت می‌داند اما پس از عقد متوجه می‌شود که آن صفت خاص را ندارد.

قواعد و شرایط فسخ نکاح